یزدفردا :زن ۲۷ساله ای که شوهرش را در انبار ضایعات آهن کشته بود، هنگام بازسازی صحنه قتل در حضور مقام قضایی ادعا کرد: همسرم به خاطر آن زن ناشناس قصد داشت مرا در آغل سگ زندانی کند، او مدام مرا کتک می زد که من هم ناچار از خودم دفاع کردم.
 عقربه های ساعت، ۹ صبح را نشان می داد که خودروهای پلیس مقابل انبار ضایعات در نزدیکی میدان امام حسین(ع) مشهد توقف کردند. لحظاتی بعد با حضور قاضی ویژه قتل عمد که در حال بررسی پرونده جنایت مسلحانه بود، بازسازی صحنه قتل در انبار ضایعات آغاز شد.
قاضی «سیدجواد حسینی» با تفهیم مواد قانونی به زن ۲۷ساله از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند.

متهم وقتی مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد، گفت: او (مقتول) وقتی فرد غریبه ای را می دید جوگیر می شد و می خواست قدرت مردانگی خود را اثبات کند. او ۲سال قبل هم مرا با چاقو مجروح کرده بود و مدام کتکم می زد اما با همه این تفاصیل او را دوست داشتم. همه می دانند که من تا چه اندازه به همسرم عشق می ورزیدم. اگر در این انبار ضایعات زندگی می کنم، اگر ماشینم را به خاطر رونق کار ضایعات فروشی همسرم فروختم، اگر در دادگاه ها و کمپ ها دنبال او بودم، فقط به خاطر عشق و علاقه به زندگی ام بود.

وی در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد که قتل چگونه اتفاق افتاد، گفت: آن روز زن ناشناسی که من او را ندیده بودم ولی همسرم گاهی به صورت تلفنی با او صحبت می کرد، در انبار آمد در حالی که کودکش نیز همراهش بود.

همسرم با دیدن آن زن باز هم جوگیر شد و در برابر اعتراض من گفت: الان تو را داخل آغل سگ جا می کنم تا ببینم چقدر طاقت داری؟

در آن لحظه آن زن غریبه وارد انبار شده بود و فرزندش با بچه ها بازی می کرد که شوهرم به طرف من حمله کرد.

من در حال شستن کاردی بودم که می خواستم با آن هندوانه ای را ببرم.

در یک لحظه ما با هم درگیر شدیم و مقنعه ام جلوی چشمانم را گرفت.

من کارد را به صورت کلنگی گرفته بودم که او را هل دادم ولی وقتی مقنعه را از روی چشمانم کنار زدم دیدم او تلوتلو خوران روی موتورسیکلت افتاد، در حالی که خون از بدنش بیرون می زد، دستم را روی زخم گذاشتم و فریاد زدم به اورژانس زنگ بزنید.

یکی از دوستان شوهرم که در محل بود با اورژانس تماس گرفت ولی من نمی توانستم این صحنه را تحمل کنم، بنابراین او را با خودرو به سمت بیمارستان بردیم که در بین راه اورژانس رسید و همسرم را به مرکز درمانی رساند.

من قصد کشتن او را نداشتم فقط می خواستم همسرم را بترسانم، چون می دانستم مرا داخل آغل سگ که داخل انبار ضایعات بود زندانی می کند. او قبلا خودش را هم با چاقو زده بود.

متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد که پرسید زن دیگری نیز که فرزندی هم دارد مدعی است که «الف» همسر اوست و مدارکی نیز ارائه کرده است، در این باره چه می گویی؟ گفت: همسرم او را طلاق داده بود و طلاق نامه اش هم در منزل من است.

وی ادامه داد: قبلا در یک سانحه تصادف که همسرم رانندگی خودرو را به عهده داشت، من به شدت مجروح شدم که پس از گرفتن دیه خودرویی خریدم و با آن کار می کردم.

ولی خودرو را برای این که انبار ضایعات تأسیس کنیم فروختم، با همه این ها همسرم نسبت به زندگی و روابط خانوادگی خود تعلق خاطر نداشت و مدام سر این موضوع با یکدیگر اختلاف داشتیم.

گزارش خراسان حاکی است: در آغاز بازسازی صحنه جنایت کارآگاه نریمانی (افسر پرونده) به تشریح ماجرای قتل و چگونگی دستگیری متهم پرداخت و قاضی حسینی نیز پس از اعترافات صریح زن جوان، دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب زن ۲۷ساله روانه زندان شد تا این پرونده جنایی مراحل دیگر قانونی خود را طی کند.

خراسان

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا